جدول جو
جدول جو

معنی هم پیوند - جستجوی لغت در جدول جو

هم پیوند
دو یا چند تن که با یکدیگر بستگی و پیوند داشته باشند
تصویری از هم پیوند
تصویر هم پیوند
فرهنگ فارسی عمید
هم پیوند
(هََ پَیْ / پِیْ وَ)
قوم و خویش. عضو خانواده:
نیست جز اشک کسش هم زانو
نیست جز سایه کسش هم پیوند.
خاقانی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کُ هَمْ / هُمْ پَیْ/ پِیْ وَ)
کنایه از خانه زاد. (آنندراج). غلامی که در خانه پیر شده باشد. (ناظم الاطباء). کنایه از خانه زاد قدیم. (فرهنگ فارسی معین) :
غلامی کو کهن پیوند باشد
نه بنده بلکه خویشاوند باشد.
امیرخسرو (از آنندراج).
، یار دیرینه. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(هََ خوَ / خُنْ)
مخفف هم خداوند است، و آن را خواجه تاش هم میگویند یعنی دو شخص که یک صاحب و یک خداوند داشته باشند، نقطۀ مقابل. نقیض. ضد. (برهان)
لغت نامه دهخدا
نادرست نویسی سد پیوند تاج خروس از گیاهان، بارهنگ آبی تاج خروس، بارهنگ آبی
فرهنگ لغت هوشیار
خانه زاد قدیم: غلامی کو کهن پیوند باشد نه بنده بلکه خویشاوند باشد، (امیر خسرو)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هم وند
تصویر هم وند
عضو، آبونه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از هم پیوند شدن
تصویر هم پیوند شدن
عضو شدن
فرهنگ واژه فارسی سره